اعظم صفایی / " متأسفانه الان برخی از تهیه کننده‌های سینما ، سریال و نمایش خانگی تیتراژ کارها را به خواننده‌ها می‌فروشند ، یعنی پولی دریافت می‌کنند و می‌گویند یکی از کارهایتان را بدهید تا در انتهای فیلم و سریال پخش کنیم" اینها گوشه‌ای از صحبت‌های « محمدرضا عیوضی» در گفت و گو با " دیباچه " است . متن کامل این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید .

محمد رضا عیوضی ، خواننده موسیقی پاپ  که به تازگی تک آهنگ « چشمهای خاکستری» را روانه ی بازار موسیقی کرده است ، ضمن اشاره به این موضوع که این روزها فروش آلبوم به نسبت قبل چندان مرسوم نیست گفت : البته برخی از دوستان هنوز هم به صورت آلبوم کار می‌کنند و این درحالی است که  به دلیل طولانی شدن زمان کار ، آهنگ هایی که در ابتدا تولید می‌شوند کمی با موسیقی های روز فاصله پیدا می‌کنند ، به طوری که ساخت یک آلبوم ممکن است 1 تا 2 سال طول بکشد مانند آلبوم " حس خوب " که چند سال زمان برد تا کامل شود ، البته به شخصه معتقد هستم  اگر در یک آلبوم ملودی‌ها ، ملودی‌های زیبایی باشند و ترانه‌ها  پر معنا و پر مغز باشند و تنظیم‌ها و سازبندی‌ها مناسب باشد هیچ وقت یک اثر کهنه نمی‌شود ، اما باید در نظر داشت تنظیم به روز مقداری در حال تغییر است در نتیجه ما ترجیح می‌دهیم به صورت " تک ترک" کار را تولید و منتشر بکنیم .

وی در ادامه در خصوص فعالیتهای پیش روی خود افزود : در آینده ی نزدیک یکی دو ترک که در حال تولید آنها هستم منتشر خواهد شد ؛ بعلاوه کاری مشترک به گویش غیر فارسی در دست انجام دارم که به موقع اعلام خواهم کرد .

خواننده ی تیتراژ سریال  پرمخاطب " روزگار جوانی " در واکنش به این پرسش خبرنگار حوزه موسیقی دیباچه که چه نظری درباره ی تیتراژهای تلویزیونی که اغلب توسط خوانندگان جوان خوانده می‌شود، دارد و به چه دلیل اغلب شاهد کپی خوانی در کارها هستیم به نحوی که کارها به نسبت قبل کمتر به دل می‌نشینند اظهار داشت :در این خصوص نظر خاصی ندارم ، خیلی از خوانندگان در حال حاضر کپی خوانی می‌کنند ، اما اینکه به چه دلیل کارها به دل نمی‌نشینند ، باید بگویم ، ترانه ی کار با موضوعیت سریال و فیلم گفته نشده و همچنین ملودی بر اساس خط داستان ساخته نشده و حتی تنظیم و انتخاب سازها بر اساس روند داستان و سریال نیست ؛ گاها پیش آمده فیلم و سریالی تولید شده و عوامل سعی نکرده‌اند ، خواننده‌ای را انتخاب کنند که صدای متناسبی با سریال و یا فیلم داشته باشند ، به طور مثال اگر موضوع داستان حماسی است ، قطعا باید خواننده‌ای آن را بخواند که صدای حماسی گونه‌ای داشته باشد و یا اگر داستان عاشقانه است ، خواننده باید از صدای عاشقانه‌ای برخوردار باشد . انتخاب‌ها خیلی مهم است اما متأسفانه الان برخی از تهیه کننده‌های سینما ، سریال و نمایش خانگی تیتراژ کارها را به خواننده‌ها می‌فروشند ، یعنی پولی دریافت می‌کنند و می‌گویند یکی از کارهایتان را بدهید در انتهای فیلم و سریال پخش کنیم . به همین دلیل نه ترانه، نه خط ملودی، نه تنظیم و نه سازهایی که انتخاب شده هیچ همگونی با متن داستان ندارد و به خاطر همین موضوع گویی دو تافته ی جدا بافته هستند و اتفاق مثبتی از دل آن بیرون نمی‌آید ؛ اکثر آثاری که بعنوان تیتراژ ماندگار یک سریال و فیلم ماندگار شده‌اند ، به دلیل وابستگی تمامی این عناصر به هم موفق شده‌اند .

وی افزود : اگر قرار است مجموعه‌ای موفق باشد ، باید تمام عوامل اعم از بازیگران ، فیلمنامه ، داستان و حتی تیتراژ ، ترانه و آهنگساز دست در دست هم بدهند تا کار با موفقیت جلو برود،  ماندگار شود و در خاطر مردم ثبت شود ، اگر گوشه‌ای از این موضوع لنگ بزند ، شاید مردم کار را به خاطر بسپارند اما بعد از مدت کوتاهی از ذهن‌ها خارج می‌شود .

" عیوضی " ضمن اشاره  به این نکته که رسانه ی ملی مثل مانند گذشته عمل نمی‌کند و ضعف‌های بسیار زیادی دارد ، بیان کرد : از این موضوع نمی‌توان غافل شد اما  به شخصه اگر پیشنهاد سفارش تیتراژ سریال خوبی را داشته باشم ، به نوعی که اگر سریال اجتماعی است واقعا به بیان دردهای مردم بپردازد یا  اگر عاشقانه است تمام اصول و قواعد اجتماعی ما را در بربگیرد ، حتما کار را می‌پذیرم . پیشنهاد جدیدی هم دارم و سری دوم مجموعه ی " روزگار جوانی " در حال ساخت است البته از اینکه در چه مرحله‌ای است اطلاعی ندارم ، با تهیه کننده صحبت کرده‌ام و پیشنهاد کردم به هیچ عنوان ملودی و شعر این سریال را تغییر ندهند و اگر به دنبال اتفاق جدیدی هستند فقط در تنظیم مجدد آن باشد و با این شرط حاضر به همکاری هستم ؛ چرا که اگر قرار باشد این کار تغییر کند ، کار از نظر من اشتباه است و می‌تواند لطمه ی بزرگی به سریال بزند به این دلیل که مردم این سریال را با همان تیتراژ در خاطره دارند و برایشان  نوستالژی است و یک نوستالژی را نباید تغییر داد ، مگر با تنظیمی جدید .

وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار حوزه ی موسیقی دیباچه که دلیل کمرنگ شدن شما و برخی ازخوانندگان هم نسل شما  که آثار خاطره سازی برای مخاطب تولید کرد‌ه اید در چیست ؟ گفت : وقتی به یکباره فضای موسیقی عوض می‌شود ، این فضا نمی‌تواند لطمه‌ای به موسیقی خوب بزند ، تنها عاملی که به موسیقی خوب لطمه می‌زند صدا و سیما و سازمان‌های مربوط به تولید آثار فرهنگی و هنری هستند ، این سازمان‌ها به کارهایی دامن می‌زنند که شنیدن آنها واقعا گوش انسان را آزار می‌دهد اما به راحتی مجوز می‌گیرند و صدا و سیما هم آنها را پخش می‌کند . در عوض شاهد عدم حمایت این سازمان‌ها از کارهای خوب هستیم ؛ یک زمانی ، شورای شعر و موسیقی سازمانی به اسم " سروش سیما " داشت که واقعا کارهای بسیار خوبی تولید می‌کردند و ممیزی بسیار خوبی داشت ، این ممیزی ها دیگر وجود ندارند ، اگر هم هستند هیچ تولیدی وجود ندارد، صدا و سیما دیگر حمایتی برای تولید کارهای فاخر انجام نمی‌دهد .

وقتی این سازمان‌ها پشت هنرمندان واقعی و خوب را خالی می‌کنند ، از نظر مالی این هنرمندان نمی‌توانند با تهیه کنندگانی که امروزه کارهایی را تولید می‌کنند که واقعا متناسب با شأن و شخصیت مردم نیست ولی با هزینه‌های بالا تمام فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای را پر کرده‌اند ، همکاری کنند . خوانندگان خوب دیگر تاب و توان رقابت با این ها را ندارند ، زمانی ما می‌توانیم رقابت کنیم که صدا و سیما و وزارت ارشاد پشت ما باشد که برای تولید این آثار از نظر مالی ،خواننده‌های قدیمی را کمک کند . ولی متأسفانه نه تنها کمک نمی‌کند بلکه به مشکلات دامن می‌زند و به اشعار هجو مجوز می‌دهد و متأسفانه گوش تمام مردم ما را مریض کرده است . البته ما همچنان کار خودمان را انجام می‌دهیم ولی یک رود آرامی هستیم که در مقابل سیل خروشانی حرکت می‌کنیم که در آن موسیقی‌های آن چنانی وجود دارد که در شأن و شخصیت گوش مردم ایران زمین نیست.

این خواننده ی مطرح موسیقی پاپ در انتها اظهار داشت : خیلی از تهیه کنندگان و خواننده نماهایی که وجود داشتند و کنسرت برگزار می‌کردند درحالیکه به نظر من استانداردهای واقعی را نداشتند الان این تهیه کنندگان به این دلیل که کنسرتی وجود ندارد از خواننده‌های خود کمتر حمایت می‌کنند و گاها کارهای خیلی کمی از آنها شنیده می‌شود لذا فرصتی است که رنسانسی در موسیقی ایران بوجود بیاید و خواننده های خوب و قدیمی حتی خیلی از خواننده‌های جدیدی که واقعا خوب می‌خوانند و اشعار خوبی استفاده می‌کنند ، مورد حمایت سازمان‌ها قرار بگیرند و مجدد به صحنه برگردند و فرهنگ اصیل موسیقایی ایران را دوباره به نمایش بگذارند ؛ ما قبل انقلاب خواننده‌هایی مانند « عارف» ، « ستار » و «هایده » و « الهه» و... داشتیم که آثارشان هنوز هم شنیدنی و بی نظیر است . این ها الگوی نسل ما بودند و امیدواریم با این شرایطی که به وجود آمده ، سازمانها حمایت بیشتری بکنند تا آثار خوب بیشتر شنیده شود و به گوش مردم برسد تا  در آینده شاهد درخشش موسیقی ایران همراه با اشعار ناب باشیم .